به وبلاگ کاوه فرزند ملت خوش آمدید
از همان نخستین روزهای بعد از شکست سخت اصولگرایان و ” خامنه ای ” در انتخابات ریاست جمهوری ، سیاست باند پر قدرت حکومت اسلامی بر ایجاد بحران در کشور برای نشان دادن “ناتوانی فرد منتخب ” و “خطای مردم در رای ندرادن به رییسی ” مردم قرار گرفت .
1-ایجاد تشنج بر سر سند 2030 یونسکو با نظری کلی به مطبوعات وابسته به اصولگرایان از جمله تسنیم ، میزان ، شبکه خبر و… اشکال عمده ای که به این سند گرفته می شود موضوع برابری جنسیتی و آموزش جنسی مطروحه در آن است و عموما هم نوشته ها با یکسری شعارهای توخالی ” ضدامپریالیستی ” به پایان می رسد . اصولگرایان می خواهند کشور را به دوره ” شیخ فضل الله نوری ” که اساسا ضد آموزش های نوین بود بر گردانند و البته چون زورشان نمی رسد ،موضوع برابری جنسیتی را که امروز از اصول اولیه زندگی اجتماعی است به بی شرمی تمام به میان می آورند ، ” خامنه ای ” و “اصولگرایان” با چنین سیاستهایی روز بروز بیشتر خودرا از جامعه جدا و نهایتا کار را آنجا خواهند رساند که مردم ایران را خود به کارزار نهایی “حذف دخالت مذهب و روحانی در سیاست ” برسانند . اصولگرایان بجای عقب نشینی در مقابل دستاوردهای علوم جهانشمول بشری و تربیت خود ، می خواهند مردم را و خواست انان را به عقب نشینی وادار کنند ، چرا اصولگرایان از عقب نشینی های امثال شیخ فضل الله نوری و ایت الله کاشانی و خمینی در مقابل خواست عمومی جامعه که میل به مدرنیته داشته است درس نمی گیرند و جامعه را با آنجا هدایت می کنند که اینان را به زور از مواضع ارتجاعی اشان برانند . امروز در سال 2017 و قرن 21 چگونه می توان برابری جنسیتی را در امور آموزسی بزیر سئوال برد ؟ چگونه می توان از آموزش جنسی نوجوان ابا داشت ؟ آموزش جنسی نوجوان یعنی دادن اختیار به وی برای انتخاب آگاهانه زندگی جنسی و جلوگیری از مورد سوء استفاده قرار گرفتن ، انهم در جامعه ای که معلم قرآن و آخوندهای بی امامه ای مانند ” سعید طوسی ” و بخاطر محدویت ارتباط با جنس مخالف ، کم پیدا نمی شود. براحتی می توان نتیجه گرفت که ” سند 2030 بهانه است .رای مردم در انتخاب نکردن ” رییسی ” نشانه است .
2- نشانه دیگر بحران افکنی بعد از شکست سختی که ” خامنه ای ” در انتخابات خورد و سیلی محکمی که از اگثریت رای دهندگان دریافت کرد موضوع ” دفاع از ارشهای فرهنگی “و دادن حکم ” آتش باختیار ” گویا برای ” حفاظت از ارزشها ست ” . واقعا حفظ ارزشهای دینی و اخلاقی وفرهنگی برای ” خامنه ای ” و اصولگرایان ” از درجه اول اهمیت بر خوردار است ؟ قطعا نه ، خامنه ای زمانی از حفظ ارزشها حرف می زند که هنوز موضوع ” تجاوز به بازداشت شدگان کهریزک ” حل نشده باقی مانده است . هنوز موضوع اسید پاشی به صورت زنان و دختران بی جواب مانده است ، در کشور تحت حاکمیت ” با بصیرت ” بالاترین تعداد پرونده های دادگستری در جهان ، سن پایین فحشا ، اختلاسهایی که بقول ” ناطق نوری ” دست راست ” خامنه ای ” انقدر موهن است که خود ” خامنه ای ” اشکش در می اید . وجود دارد و آنوقت ” اقای با بصیرت ” به جمعی از هوادان خود که عموما هم همچنان که در پرونده ای حملات مسلحانه مداح و آن قاضی ششلول بند حیدری فرد ، که افراد فاسد هم در میان انها کم نیستند ، فرمان آتش باختیار می دهد .
” خامنه ای که با کوشش زیاد نتوانست ” رییسی ” را از درون صنوق های رای در بیاورد و دولت را به آن شکل در “ولایت ” حل کند اکنون با دادن فرمان ” آتش باختیار ” می خواهد به این شکل ” دولت ” را از حق خود که ” حق انحصاری اجرای قانون و اعمال زور “است ، سلب کند . حفظ ارزشها بهانه است ، رای ندادن مردم به ” رییسی ” نشانه است .
3- نمود بحران افکنی دیگر همین موضوع ” امنیت ملی ” است . شکی نیست که ” حمله داعش ” به مجلس و محل دفن ” خمینی ” برای ” خامنه ای ” و “سپاه ” مائده ای اسمانی بود . در شرایطی که می رود تا روز تا روز ، دلیل وجودی اصولگرایان و ” خامنه ای ” و ” بسیج ” در فضای سیاسی ایران ، رنگ ببازد ، این حمله شرایطی بوجود آورد که جبهه رو به مرگ اصولگرایان جان تازه ای بگیرد و سعی کند تا از آن حمله دلایلی برای منطقی نشان دادن ادامه حیات اجتماعی خود بدست بیاورد . براستی در شرایط غیر بحرانی ، ملت ما به روحانیت بی مسئولیت و پر هزینه ، بسیج خود سرو ضد قانون ، اصولگرایان اختلاسگر و دزد چه نیازی دارد ؟ فقط در شرایط بحرانی است که اینان مجال سر دادن فریاد واوطن می یابند و ملت را از خطر داعش و عربستان و آمریکا بهراس افکنده برای خود دلیل وجودی می تراشند . داعش و اصولگرایان و خامنه ای در ایجاد بحران در ایران در ائتلاف منفی هستند و هردو از این بحران سود می برند .
حمله داعش به تهران و اعلام دستگیری های صدها هسته تکفیری در ایران ، اثبات کرد که سیاستهای امنیتی دستگاههای اصلاعاتی و امنیتی ج.ا. موفق نبوده است و اینان درست د رجایی که لاف آنرا می زنند و ایران را نقطه امن می دانند ، عرضه لازمه را نداشته اند ، با این عملیت برگ انجیر پوشاننده نقطه ضعف جمهوری اسلامی فروافتاد و ” سپاه ” و ” خامنه ای ” با دست زدن به این حمله موشکی که هیچ تاثیری هم در تضعیف توان عملیاتی – تروریستی ” داعش در ایران ” نخواهد داشت ، می خواهند موقعیت ضعیف شده خوددر پی انتخابات را به قیمت خطر جنگ و رودرویی با قدرتهای منطقه ای و جهانی کمی بله فقط کمی بهبود بخشند . این یعنی سر سپردگی به قدرت حتی بقیمت افزودن خطر جنگ ، این یعنی به گرو گرفتن امنیت برای بالا بردن موقعیت و تقویت موقعیت سیاسی خود ، این یعنی حالا که به مای اصولگرا ، به من ” خامنه ای ” به ” رییسی ” ما رای ندادید ، کاری می کنیم با بوجود آوردن خطر جنگ ، روی نیاز به ما آورید و خود از ما ، باقی ماندن در سیاست ایران را طلب کنید ، این یعنی ” داعش ” بهانه است ، رای مردم نشانه است . این یعنی با ” گوریل ” اصولگرا ؛ با ” گوریل خامنه ای ” با ” گوریل بسیج ” نمی توان ” شطرنج” بازی کرد ، اینان هر نوع بازی متمدنانه را اگر نتوانند نتیجه آنرا بنفع خود تمام کنند به هم می زنند ملت ایران یکبار برای همیشه باید تکلیف این بی اصول ها و این مدعیان حفظ امنیت را روشن کند . بامید آنروز .
کاوه فرزند ملت 
Leave a Reply